ایلیاایلیا، تا این لحظه: 15 سال و 3 ماه و 2 روز سن داره
تریتری، تا این لحظه: 29 سال و 5 ماه و 15 روز سن داره

خاطرات ایلیا

برگ هجدهم

دومین دندون شیریت هم افتاد و الان دو تا دندون دائمی کج و کوله! داری. روزی که میخواستم این پستو بذارم خونه نبودیم با اینترنت موبایلم ثبت نمیشد برا همین تا الان طول کشید!!         ...
27 تير 1394

برگ هجدهم

امروز رفتی برای سنجش مثل اینکه نتیجه خوب بوده.بینایی و شنواییتم مشکلی نداشته خدارو شکر. واکسن هفت سالگیتم زدی فکر کنم واکسن بعدیت برای ورود به دبیرستانه. دیروزم رفتی موهاتو کوتاه کردی مدل مورد علاقه من نیست ولی بدم نیست به هر حال مرتب شد!! دندون دائمیتم کم کم اومده سر جاش تقریبا.دیروز میگفتی این یکی دندون شیریمم لقه فکر کنم اونم وقت افتادنشه. چقدر پراکنده نوشتم!!ولی به هر حال از هیچی بهتره.چنتا عکسم در اولین فرصت میذارم برات.  
1 تير 1394

برگ هفدهم (اولین دندونت افتاد)

امروز اولین دندونت افتاد دندون دائمیت از پشت دندون شیری در اومده بود حالا اروم اروم میاد سر جاش احتمالا!جایزه هم برا خودت یه ماشین خریدی!! اینم چنتا عکس: ...
3 خرداد 1394

برگ شانزدهم (اخرین روزای پیش دبستانی)

این هفته هفته اخریه که میری موسسه البته تا امروز که نرفتی فقط سه شنبه و چهارشنبه مونده!!جمعه اول خرداد قرار تو پارک جشن فارغ التحصیلی!!  بگیرین. این مرحله از زندگیتم گذشت امیدوارم تو مراحل بعدم موفق باشی. راستی یکی از دندونات لق شده.عکسشو برات میذارم به زودی :))
28 ارديبهشت 1394

برگ چهاردهم (نوروز 94)

هوووووووووووووووووووووووراااااااااااااااااااااااااااااااااااااا!!! سال 94 هم اومد و تو به هفتمین بهار زندگیت پا گذاشتی امیدوارم امسال پر از شادی و سلامتی برای همه باشه.گفتی زمان تحویل سال منو بیدار کن صدات کردم ولی بیدار نشدی خب!!کاری از من بر نمیومد دیگه ...
1 فروردين 1394

برگ سیزدهم (چهارشنبه سوری)

چهار شنبه سوریت مبارک فسقلی!! چند روز بود انتظار امروزو میکشیدی ولی به خاطر بارون شدیدی که عصر بارید بیرون خیلی شلوغ نبود ساعت 7:30 رفتیم بیرون یکم ترقه و... انداختی 8 هم برگشتیم یه نیم ساعت بعدم من و تو رفتیم پایین بقییه ترقه هاتم انداختی و از رو اتیش پریدیم و برگشتیم.الانم که خوابیدی تازه بیرون شلوغ شده و صدای اهنگ و سوت و دست میاد.چرا تازه یادشون افتاده؟     ...
26 اسفند 1393

برگ یازدهم (تولدانه!!)

دوست داری امسال تولدتو تو مهد کودک و با دوستات جشن بگیری برا همین به جای سه شنبه 4 شنبه که روز بازیه قرار اینکارو بکنیم.گفتی بشقاب و بقیه چیزا شکل مککوئین باشه بعد که رفتیم کیک سفارش بدیم میگی نههههههههههههه من اون زمین فوتبال رو میخوام  خلاصه کیکم به سلیقه ی خودت انتخاب شد و قراره که فردا ببری مهد  امیدوارم خوش بگذره فردا عکساشو برات میذارم. تولدت مبارکـــــــــــــــــــــــــــــــــــ امیدوارم همیشه شاد و سلامت باشی ...
14 بهمن 1393